البته  من از یک منظر دیگر میخواهم قضیه را موشکافی کنم چرا که همه امکانات ورفاهیات وپول ودرامددر شهرهای بزرگ متمرکز است  وشاید هم به از اروپا واستالیلا وکنانادا وامریکا خیلی کم نداشته باشد؟!ومن نوعی از لحاظ سطح زندگی وبرخورداری از امکانات 50 سالی عقب تر از اونا در گناباد زندگی میکنم.این درد بزرگی است که همین افرادی که دیروز از گناباد مهاجرت کردند امروز کلی طاقچه بالا میذارن؟!برای من .این روحیه خود کم بینی را در ما تقویت میکند وفکر مهاجرت را در شهرستانی ها تقویت میکند.راستشو بخواید رگهای گردنم وقتی حرکت کرد که به اتفاق مهمانان راهی جاده بیمرغ شدیم.وقت برگشت این مهمانان انقدر ناراحت ومتعجب شدن که نگو ونپرس؟البته نه از گلایه مهمانان بلکه از واقعیاتهای تلخی که وجود دارد.از چی براتون بگم؟از جاده از راه درب وداغون وازمسیرناهمواروصد ساله کهنه چی بگم هر کجا از این شهرستان کهن واساطیری؟!رفتیم کلی ایراد واشکال گرفتند.یکی میگفت شما حلبی ابادای جنوب تهرانو بگردین جاده هایی به این بدی وخرابی پیدا نمی کنین.دیگری میگفت این شهر یک هتل درست وحسابی ندارد .وبازهم  و توجیه!اقا یک مهمان اصفهانی رو بردیم قنات قصبه  کلی افسوس خورد واه کشید.که شما قدر داشته های خودتان را نمدانید.این قنات اگه در اصفهان بود قنات جنبونش میکردیم؟از شهر گناباد وامکانات شهری که نگو زیر صفر پارکهای بی امکانات و واگذاشته.شما هم دیدید پارکهایی در تهران هستند که تمام امکانان سرگرمی کودکان رو متمرکز وبا کیفیت بالا دارند .اما دریغ از حداقل انها در این شهرستان.خلاصه من که تو این ایام گاه گداری جوش میاوردم.وبر خود افسوس میخوردم.یا قاضی الحاجات

ولی شاد باشید گنابادیهای عزیز