گزارش تاسف بار از مزاحمتهای خیابانی!
مزاحمت خياباني بخشي از تجربه اجتماعي بسياري از دختران و زنان جامعه ما شده است، موضوعي که مربوط به زمان، مکان و افراد خاصي هم نمي شود و تا دلتان بخواهد، انواع و اقسام مختلف دارد. از متلک پراني هاي کوچه بازاري و تنه زني گرفته، تا ترمز زدن با ماشين جلوي پاي دختران، بوق زدن، تعقيب و گريز و حتي قمه کشيدن در خيابان و… که هر کدام با شدت و ضعفي در زمره مجموعه مزاحمت ها جاي مي گيرد. به هر حال هر اقدامي که در فضاي عمومي از سوي فردي در برخورد با فرد ديگر انجام شود، به گونه اي که زمينه آزار و اذيت وي را فراهم آورد مزاحمت خياباني محسوب مي شود. البته هيچ آمار رسمي دقيقي از حجم و تعداد مزاحمت هايي که زنان در خيابان ها با آن مواجه مي شوند وجود ندارد، اما نبود اين آمار دليلي بر کتمان ماجرا نيست. در انواع مزاحمت ها، حقي از حقوق شهروندان ضايع مي شود، اما در بسياري از موارد، نه کار به دادگاه و تنبيه مزاحم مي کشد و نه فرهنگ سازي گسترده اي براي کاهش بار مزاحمت ها انديشيده شده است.
براساس آخرين تحقيقاتي که چندسال پيش توسط يک مرکز تحقيقاتي خصوصي انجام شد، هر زن يا دختري در جوامع شهري در ايران به ميزان مسافتي که طي مي کند يا مدت زمان حضورش در سطح خيابان ها، در هر تردد شهري، بين يک تا 20 بار به لحاظ مزاحمت هاي کلامي، فيزيکي و چشمي (نگاه نامناسب و آزاردهنده) از سوي برخي مردان مورد آزار و اذيت قرار مي گيرد. (به نقل از روزنامه ابتکار) تقريباً مي توان گفت بيشتر زنان در هر موقعيت سني و با هر نوع پوششي و با هر ترکيب ظاهر و چهره، در تمام ساعات شبانه روز با انواع گسترده مزاحمت هاي خياباني روبه رو مي شوند. هر چند با اینکه اين اتفاق براي خانم هايي که پوشش مناسبي دارند، به مراتب کمتر پيش می آيد، اما بازهم مانعی برای مزاحمتهای خیابانی نیست. در اين پرونده نگاهي مستند داريم به اين معضل اجتماعي که بخش اعظم افراد جامعه هرروز به نحوي با آن سر و کار دارند و به سراغ اين مي رويم که چه عواملي مي تواند بازدارنده باشد و نقش مردمي که ناظر ماجرا هستند، چيست و….
برخي از زمينه ها و انگيزه هاي مزاحمت هاي خياباني
لذت بردن يا تحقيرکردن؟
متلک پراني را شايد بتوان يکي از رايج ترين و دم دستي ترين اَشکال مزاحمت در ايران دانست. گرچه مردان هم در تيررس انواع متلک ها از سوي زنان قرار مي گيرند اما بيشترين قربانيان متلک ها در کشور ما خانم ها هستند.
به نظر بايد جالب باشد که بدانيم هدف برخي آقايان از حرکاتي که از آن به عنوان مزاحمت هاي خياباني براي زنان ياد مي شود، از چه انگيزه اي نشأت مي گيرد. شايد در نگاه اول به نظر برسد، هدف سوء استفاده است، اما مطالعات گوناگوني که در کشورهاي متفاوت روي اين نوع مزاحمت ها انجام شده و نظر بسياري از روانشناسان و جامعه شناسان، حاکي از آن است که حقيقت اين است که هدف افراد از ايجاد مزاحمت، ارضاي نيازهاي جنسي نيست! در واقع نتايج اين تحقيقات نشان مي دهد که بيشترين لذت مرداني که قصد ايجاد مزاحمت هاي خياباني را دارند، احساسِ قدرت و برتري و تحقير جنسي طرف مقابل است که در قالب کلام يا تماس کوتاهي بروز پيدا مي کند. اين تحقير کردن از ويراژ دادن در مقابل دخترخانم ها براي به رخ کشيدن به اصطلاح توانايي هايشان، ترمز کردن و متلک پراني و تمسخر و گاهي هم فحاشي شروع مي شود تا تنه زدن و تعرض هاي جسمي در حد و حدود مختلف. اين مزاحمت ها ،از تنها يک صدا و آواي آزار دهنده يا يک کلام تا آزار هاي جسمي و جنسي، احساس نامطلوبي را در زنان ايجاد مي کند و احساس آرامش و امنيت رواني آنان را دستخوش تزلزل مي کند. در حقيقت ايجاد مزاحمت امري غيرعادي محسوب مي شود.
مشکلات شخصيتي يا ساختاري؟
نگاه تخصصي دو گروه جامعه شناس و روانشناس به اين موضوع جالب و کمي با يکديگر متفاوت است؛ برخي روانشناسان مشکلات شخصيتي و رواني را عامل مهمي در ايجاد مزاحمت خياباني مي دانند و در مقابل جامعه شناسان مشکلات ساختاري و مسائل بنيادين را که جامعه با آن ها درگير است به عنوان مهم ترين عامل اين موضوع مطرح مي کنند.
فاصله زياد بلوغ طبيعي و اجتماعي
تغيير سبک زندگي در جامعه ما و ورود فناوري جديد ارتباطي که از جلوه هاي زندگي مدرن است؛ نوعي دوگانگي فرهنگي ايجاد کرده است. در يک سو ارزش هاي سنتي جامعه خودمان قرار دارد و در سوي ديگر دريافت آخرين تصاوير و محصولات فرهنگي غرب. در واقع اين نبود تعادل بين فرهنگ وارداتي و فرهنگ خودي، بين بلوغ طبيعي و بلوغ اجتماعي فاصله ايجاد کرده است. از آنجا که هيچ طرح فراگيري هم براي پر کردن اين فاصله وجود نداشته است، اختلالاتي همچون مزاحمت هاي خياباني به کرات اتفاق مي افتد. البته نوع و شکل مزاحمت ها هميشه در حال تغيير است. شايد در يک دهه گذشته، مزاحمت هاي تلفني را مي شد در صدر رايج ترين نوع مزاحمت در ايران به حساب آورد، اما حالا با گسترش ضريب نفوذ اينترنت در ميان خانواده ها و همچنين برخورداري تعداد بيشتري از افراد جامعه به ويژه جوانان از خودرو، اين مزاحمت ها به محيط هاي مجازي و تمام خيابان ها و کوچه هاي شهرها کشيده شده است. در اين شرايط خودرو مي تواند به عنوان يک ابزار براي ايجاد مزاحمت به کار آيد و….
مردان متأهل غيرمتعهد
جاي بسي تاسف دارد که بخش قابل ملاحظه اي از مزاحمت هاي خياباني توسط مردان متأهل انجام مي شود. نداشتن تعهد و پايبندي اخلاقي، باعث مي شود برخي از مردان متاهل به دنبال اين باشند که کمبودهاي روحي و رواني خود را اين گونه رفع کنند. ميتوان اين نوع رفتار ناهنجار و شايد تجربه نوعي ارتباط غيرصحيح و غيرطبيعي با جنس مخالف را نوعي از انواع انحرافات جنسي دانست.
نقش زنان در مزاحمتهاي خياباني
بالا رفتن سن ازدواج، متلاشي شدن خانواده ها، احساس بي هويت بودن، تعهد پذير نبودن زن و مرد در محيط خانواده، سرخوردگي در دوران کودکي و مشکلاتي از اين قبيل به بروز عقده هاي جنسي در افراد و ميل به ايجاد مزاحمت منجر مي شود که بر همين اساس برخي از مردان از طريق آزار رساني خياباني سعي مي کنند به نوعي نياز خود را برطرف کنند. رفتار مردي که براي زن يا دختري مزاحمت ايجاد مي کند، توجيه پذير نيست، اما برخي از زنان نيز خودشان زمينه اين مزاحمت ها را فراهم مي کنند.
گذري در شهري که پر از مزاحمت هاست
گاهی اوقات دیده می شود علاوه بر اینکه خانمی متاهل و دارای فرزند است و به دلایل مختلف، دیروقت در خیابان تردد دارد مورد تعرض مزاحمین قرار می گیرد. این نشانه آن است که باید فعالیت های فرهنگی در این زمینه بیشتر انجام بپذیرد و همچنین جامعه برای حفظ امنیت بانوان و زنان کشور باید اقدامات جدی انجام دهد .براي آن که بدانيم مزاحمت هاي خياباني چقدر زير پوست شهر اتفاق مي افتد بايد حضوري ميداني در شهر داشته باشيم، در ادامه روايتي مستند از آن چه رخ داده تقديم مي کنيم:
داخل يک کوچه فرعي - ساعت 3 ظهر
دختر خانم جواني که البته پوشش اش کمي با عرف جامعه فاصله دارد، با گام هاي بلند مي رود و به دنبالش خودرويي آرام آرام حرکت مي کند و گاهي هم براي او بوق مي زند، ولي او به حرکتش ادامه مي دهد. خودرو از حرکت مي ايستد و سرنشين پياده مي شود و چند لحظه اي با دختر صحبت مي کند. بعد از اين مکالمه، دختر باز به مسيرش ادامه مي دهد تا به خانه اش مي رسد و داخل مي شود. اما سرنشين خودرو که گويي موقعيت جديدي را در همان کوچه پيدا کرده، با سرعت زياد حرکت مي کند نرسيده به انتهاي کوچه، دختر جواني با دختر ديگري با فرم رسمي و اداري در حال عبور است. اين بار همان دفعه اول، دختر دوم سوار ميشود و خودرو حرکت مي کند.
دور ميدان اصلي شهر - ساعت 10 شب
در ترافيک سنگين ميدان، دو دختر جوان با ظاهري خارج از عرف، در ميان خودروها حرکت مي کنند و پياده از اين سوي ميدان به آن طرف مي روند و در اين ميان کمتر راننده خودرو و راکب موتورسواري است که به اين دو دختر کم سن و سال نگاه نکند يا کنايه اي نثارشان نکند. حتي يکي از موتورسواران که به نظر نمي رسد، بيشتر از 18 سال داشته باشد، به يکي از دختران دست درازي هم مي کند و با چهره اي شاد و راضي، سريع از ميدان عبور مي کند. البته دختران انگار از اين موضوع خيلي هم ناراحت نمي شوند و اين سوژه را به دست مايه اي براي جلب توجه بيشتر تبديل مي کنند و با سر و صدا و ايستادن وسط ميدان، نگاه هاي بيشتري را به سمت خود دعوت مي کنند و چند لحظه بعد آرام آرام به مسير خود ادامه مي دهند و در لابه لاي ترافيک و شلوغي، گم مي شوند. اما هنوز هم مسير حرکتشان را مي توان از راه بندان و صداي بوق خودروهايي با سرنشيناني از تمام گروه هاي سني، تشخيص داد.
جلوي در ورودي يک مرکز خريد- ساعت 6 بعدازظهر
از در ورودي يک مرکز بزرگ خريد در ساعات مياني عصر و اوايل شب، دختران جواني تردد مي کنند که يا به قصد خريد آمده اند يا به قصد دور زدن و تفريح کردن. سر و صدا و همهمه اي که در مقابل يکي از در هاي ورودي اين مرکز به گوش مي رسد حاکي از ايجاد مزاحمت پسر نوجواني براي يک دختر دانشجوست. دختر که مورد مزاحمت جنسي پسر ??-?? ساله اي قرار گرفته است و توانسته، به کمک دوستانش او را به انتظامات مرکز خريد تحويل دهد، با چهره اي برافروخته در حال گرفتن شماره تلفن نيروي انتظامي است. حتي در همين حين هم هستند کساني که با ديدن اين صحنه، از کنار دختران ايستاده در محل عبور مي کنند و با خنده مي گويند: در خدمت باشيم…
ساعت 8 شب نزديک يکي از مراکز آموزش عالي
هوا سرد و باراني است و دختر دانشجويي از لابه لاي خودروهايي که در مقابل پايش ترمز مي زنند، به انتظار رسيدن تاکسي ايستاده است. از بعضي جمله هايي که مي شنود برافروخته مي شود اما سکوت را ترجيح مي دهد. هم کلامم که مي شود، مي گويد: مزاحمت خياباني نه ساعت دارد و نه جا و مکان خاص. همين که تنها باشي و به خصوص پياده، اين اجازه را به خودشان مي دهند که هر حرفي را نثارت کنند. شايد هم خيلي ها به اين رفتارها چراغ سبز نشان مي دهند و از شنيدن حرف هايشان مي خندند که آن قدر بي پروا مزاحم مي شوند.
دختر جوان ديگري که متوجه شغل من و علت اين مکالمه مي شود، جلو مي آيد و گويي که سر درد دلش باز شده باشد، مي گويد: نمي دانم هدف از اين همه مزاحمتهاي رکيک و ايجاد مزاحمت چيست که تکرار هرروز آن، خسته شان نمي کند. در اين يک سالي که دانشجوي اين مرکز شده ام، احساس مي کنم هر دانشگاه و مرکز و خياباني، به يک شعبه ايجاد مزاحمت براي تعداد ثابتي از افراد تبديل شده است که در ساعتهاي مختلف شبانه روز به محدوده خود سر مي زنند و تا صداي اعتراض دختران را نشنوند، دور نمي شوند. يعني ما اين همه جوان بيکار داريم؟!
چه بايد کرد؟
قبل از هر چيز فردي که به چنين رفتارهايي اقدام مي کند بايد با خودش فکر کند با به خطر انداختن امنيت رواني قشر وسيعي از جامعه و خانواده هاي شان چه چيزي نصيبش مي شود و اگر در موقعيت مشابه همين اتفاق براي خانوادهاش مي افتاد چه واکنشي داشت؟
در کنار آن خانم ها هم تا حد امکان با رفتار و پوشش مناسب بايد پيشگيري هاي لازم را داشته باشند. خانواده ها هم تمهيدات لازم را براي حضور دور از آسيب همسر، فرزند و…. در جامعه فراهم کنند. خيلي نگذشته از زماني که اگر يک دختر بنا بود به مدرسه يا دانشگاه برود پدر يا برادرانش تا جايي که امکان داشت او را مشايعت مي کردند يا اگر زمان بازگشت او بود حداقل سر کوچه يا دم در مي ايستادند تا محيط کوچه را که نا امن تر از خيابان هاي اصلي است براي تردد دختر امن کنند.
البته در اين کار هم نبايد آن قدر زياده روي و وسواس به خرج داد که زمينه رفتار پنهاني طرف مقابل فراهم شود. از طرفي هر کدام از اعضاي جامعه به عنوان کساني که با ديگران سوار بر يک کِشتي هستند و سرنوشت مشترکي دارند ولو به اندازه تذکر زباني، يا با نگاهي که حاکي از تاسف باشد بايد نسبت به اين رفتارها واکنش نشان دهند تا هنجارهاي جامعه در نظر مزاحمان خياباني تغيير يافته به نظر نرسد و يک نوع نظارت همگاني و اجتماعي ايجاد شود.
از طرفي نهادهاي آموزشي مثل رسانه ها هم بايد آموزش هاي لازم را به مخاطبان خود که هر کدام در جايگاهي با اين موضوع در ارتباط هستند بدهند و از آن طرف قانون گذار هم بايد با در نظر گرفتن يکسري محروميت هاي اجتماعي و …. زمينه ارتکاب مجدد چنين رفتارهاي ناهنجار را از بين ببرد.
البته مزاحمت خياباني در قانون مجازات اسلامي جرم محسوب مي شود و براي آن محکوميت حبس و ضربه های شلاق در نظر گرفته شده است.
:: موضوعات مرتبط:
اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی ,
علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی ,
محلی-منطقه ای ,
,
:: بازدید از این مطلب : 805
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0